مشهد - ایرنا: رئیس مرکز کنترل عملیات
جمعیت هلال احمر خراسان رضوی گفت: سه طبیعت گرد که از بعد از ظهر جمعه
مفقودی آنان در ارتفاعات چناران اعلام شده بود، توسط امدادگران این جمعیت
نجات پیدا کردند.
حسن گودرزی افزود: سه طبیعت گرد نجات یافته که هر
سه مرد بودند در پی تلاش تیم امداد هوایی و تیم های نجات کوهستان بعد از
حدود سه روز جست وجو پیدا شدند.وی افزود: امدادگران برای پیدا کردن نقطه
دقیق طبیعت گردان به اجرای عملیات راپل (عملیات امداد در مناطق صعب العبور)
پرداختند و موفق به پیدا کردن آنان شدند.
رزمایش امنیت و اقتدار دریایی ۹۶ نیروی دریایی ارتش با حضو رئیس مجلس و رژه یگان های شناور حاضر در رزمایش پایان یافت.
نیروی
دریایی ارتش رزمایش 5 روزه خود را با عنوان «امنیت پایدار و اقتدار دریایی
96» در دریای خزر روز پنج شنبه با رژه یگان های شناور دریایی و یگان های
پروازی در برابر مقامات عالیرتبه کشوری و لشکری به اتمام رساند.
در
این رزمایش در اجرای برخی تاکتیک ها و استفاده از دستاوردها و تجهیزات
نیروی دریایی راهبردی ارتش در دریای خزر بی سابقه بوده و حضور ناوشکن تمام
ایرانی دماوند که برای اولین بار از زمان الحاقش به ناوگان شمال نیروی
دریایی ارتش در یک رزمایش با این سطح از گستردگی و اهمیت شرکت کرد از نکات
مهم رزمایش اقتدار و امنیت پایدار 96 بود.بر اساس این گزارش ناوشکن جمهوری
اسلامی ایران دماوند دومین ناوشکن ساخت ایران است که بعد از ناوشکن جماران
در جنوب کشور، در آب های دریای خزر به بهره برداری رسید و موجب ارتقای توان
رزم و آمادگی نیروی دریایی راهبردی ارتش در بزرگترین دریاچه جهان شد.
سرفرماندهی یک ناوشکن تمام ایرانی
این ناوشکن پس از چند ماموریت دریایی و حضور در کشورهای حاشیه دریای خزر؛
برای اولین بار در «رزمایش امنیت پایدار و اقتدار دریایی 96» حضور پیدا کرد
و توانست به عنوان ناو سر فرماندهی در کنار ناوهای موشک انداز کلاس پیکان،
ناوچه های توپ دار کلاس قائم به همراه شناورهای تندرو هجومی همه ماموریت
های محوله را به خوبی اجرا کند.
در این رزمایش انواع سامانه های
تولید داخل از جمله سامانه های الکترونیک و اپتیکی که برای بکارگیری انواع
تسلیحات، روی شناورها نصب و همچنین سامانه های جنگ الکترونیک موجود در یگان
های شناور مورد آزمایش قرار گرفتند و در بخش دیگر رزمایش از پهپادهای دریا
پایه به منظور تست و ارزیابی سلاح های یگان های شناور به عنوان هدف
استفاده شد.
در رزمایش «امنیت پایدار و اقتدار دریایی 96»، تکاوران
دریایی کلاه سبز نیروی دریایی راهبردی ارتش با اجرای عملیات چریک و ضد
چریک و عملیات نفوذ به ساحل، قابلیت ها و توانمندی های بالای خود را با
موفقیت در عرصه عمل به نمایش گذاشتند.
اجرای عملیات جنگ های نوین،
تیراندازی توسط تکاوران دریایی نیروی دریایی راهبردی ارتش و یگان های
پروازی علیه اهداف شناور، هلی برن و راپل در دریا و ساحل، تجسس، امداد و
نجات دریایی و پرواز هواپیماهای بال ثابت F27 این نیرو بر فراز آسمان
محدوده رزمایش از دیگر اقدامات انجام شده در رزمایش «امنیت پایدار و اقتدار
دریایی 96» بود که با موفقیت کامل به اتمام رسید.
به گزارش تسنیم،
در مراسم رژه روز پایانی رزمایش که با حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای
اسلامی، دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش و سایر
مقامات عالی رتبه کشوری و لشکری در پهنه آب های دریای خزر برگزار شد
ناوشکن جمهوری اسلامی ایران «دماوند» بعنوان ناو سر فرماندهی، دهها شناور
از کلاس ناوهای موشک انداز پیکان، ناوچه های توپدار قائم، شناورهای هجومی
تندرو و همچنین انواع یگان های پروازی نیروی دریایی راهبردی ارتش حضور
داشته و توانستند با آرایش های منظم، اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
را به نمایش بگذارند. گفتنی است رزمایش «امنیت پایدار و اقتدار دریایی 96»
با بهره گیری از ظرفیت تمامی یگان های ناوگان شمال نداجا شامل؛ منطقه
چهارم دریایی امام رضا(ع)، دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره)، مرکز آموزش
تخصص های دریایی باقرالعلوم(ع)، مرکز آموزش تکاوران دریایی قمر بنی
هاشم(ع) و پایگاه های دریایی امیرآباد و آستارا، روز یکشنبه 11 تیرماه 1396
پس از برپایی محفل انس با قرآن کریم از عرشه ناوشکن «دماوند» با رمز یا
امام جعفر صادق(ع) با پیام صلح و دوستی در سایه اقتدار و توانمندی در دریای
خزر و با اهداف به نمایش گذاشتن توانمندی های نیروی دریایی راهبردی ارتش
برای تامین امنیت مستمر و پایدار در بزرگترین دریاچه جهان، اعلام آمادگی
برای همکاری مشترک با سایر کشورهای حاشیه خزر برای استمرار امنیت در این
پهنه آبی، آزمایش سامانه های مدرن تولید داخل و انتقال تجربیات لازم از
کارکنان قدیمی و با تجربه به کارکنان جوان در محدوده ای به وسعت 80 هزار
کیلومتر مربع از دریای خزر و به مدت 5 روز انجام شد.
ناوشکن دماوند، نشان اقتدار نیروی دریایی
علی
لاریجانی، رئیس مجلس ظهر روز پنج شنبه (15 تیرماه) در حاشیه مراسم رژه
پایانی رزمایش «امنیت و اقتدار دریایی 96» نداجا در جمع خبرنگاران در بندر
انزلی اظهار داشت: نقش امیر سیاری در ساماندهی نیروی دریایی ارتش کاملاً
بارز و نمایان است.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نیروی
دریایی ارتش در این شرایط حساس، درک راهبردی درستی داشته و گام های مفیدی
برداشته است اعلام داشت: در این مسیر و برای تداوم این حرکت باید به نیروی
دریایی کمک کرد.
لاریجانی با اشاره به اینکه نیروی دریایی حرکت خیلی
خوبی را انجام داده زیرا هم نگاه دراز مدت داشته و هم در زمینه سخت افزاری
و ارتقای تجهیزات و تسلیحات، گام های ارزشمندی را برداشته است افزود: مثال
مشخص این توانمندی ناوشکن های تولید جمهوری اسلامی ایران است.
رئیس
قوه مقننه با بیان اینکه ناوشکن دماوند و برخی شناورهای دیگر تولید شده در
نیروی دریایی ارتش نشان از قدرتمندی دلیرمردان توانمند نیروی دریایی دارد
اظهار داشت: نیروی دریایی از پرسنل شجاع، توانمند و مجرب برخوردار است.
لاریجانی
با اشاره به اینکه مجلس شورای اسلامی امسال کمک هایی را برای ارتش و نیروی
دریایی در نظر گرفته است خاطرنشان کرد: وجود اقتدار پایدار در دریای خزر
انعکاس بسیار بالایی دارد و ما بایدکمک به نیروی دریایی راهبردی ارتش را
وظیفه خود بدانیم.
مسابقه هیجان انگیز «آماده باش» با اجرای کامبیز دیرباز آخرین مراحل پیش تولید را پشت سر می گذارد.
به
گزارش روابط عمومی این برنامه، مسابقه هیجان انگیز آماده باش در قالب 52
قسمت 30 دقیقه ای روی آنتن شبکه امید خواهد رفت و طی آن شرکت کنندگان که از
بین افراد 12 تا 18 سال انتخاب شده اند، در دو تیم هشت نفره با یکدیگر
مسابقه می دهند.
شرکت کنندگان این مسابقه طی یک ماه در رشته های
مختلف ورزشی از جمله غواصی، راپل، صخره نوردی، دفاع شخصی و اسکی روی آب،
توسط افراد مجرب، آموزش دیده سپس وارد برنامه می شوند.
گفت و گوی جام جم با خانواده شهید مدافع حرم دهه 70، سجاد زبرجدی سهراب
پشت دیوار یکی از خانه های کوچک محله جوانمرد قصاب در جنوب تهران، همه چیز
بوی دلتنگی می دهد. همه حرف ها به یک اسم می رسند و همه خاطره ها با یاد یک
نفر رنگ می گیرند و زنده می شوند؛ خاطره هایی فراموش نشدنی که هر چند
دقیقه یک بار از راه می رسند و سرک می کشند و سجاد را به یاد اهالی خانه می
آورند؛ شهید دهه هفتادی که به خاطر اعتقاداتش از خیلی چیزها دست کشید و
رفت. حتی از مادر پیری که حالا بشدت دلتنگ اوست، اما زبانی برای بیان
دلتنگی هایش ندارد.
یک سال و دو ماه و 27 روز بعد از شهادت سجاد
زبرجدی سهراب، مهمان خانه اش می شویم؛ مهمان مادر و خواهرش که حالا در نبود
او روزهای دوری را یکی یکی به شب می رسانند. صفیه کمانی مادر 60 ساله
سجاد، خیلی سال پیش وقتی هنوز بچه بوده، افتاده داخل تنور. زبانه های آتش،
زبانش را بند آورده و او حالا سال هاست نمی تواند صحبت کند.
قصه
دلتنگی و عشق به فرزند، اما زبان نمی خواهد. دلتنگی های این مادر وقتی لباس
های سجاد را یکی یکی از پشت پرده گوشه اتاق و ساک سبزرنگی که با خودش به
سوریه برده بود، بیرون می آورد، اشک می شوند و می نشینند روی چهره اش.
این
لباس ها، حالا همه دارایی مادری است که ته تغاری خانه اش کیلومترها دورتر
از او در سوریه به شهادت رسیده؛ دارایی هایی ارزشمند که صفیه خانم هر چند
وقت یک بار سراغشان می رود و تک تک آنها را در آغوش می کشد و می بوسد و می
بوید؛ جوری که انگار سجادش را در آغوش گرفته باشد و ببوسد و ببوید.
داخل
اتاقی که در و دیوارش پر از عکس و نشانی از سجاد است، روبه روی مادر شهیدی
می نشینیم که هروقت دلتنگ می شود سراغ لباس های پسرش می آید، مثل همین
حالا که لباس ها را یکی یکی جلوی ما می گیرد و با زبان بی زبانی می گوید
این لباس سجادش است، این کلاهش، این لباس رزمش، این کمربندش، این بازوبند
قرآنی اش و... .
یادگاری های آخرین فرزند خانه
اینجا
هر چیزی که از سجاد باقی مانده، برای اهالی خانه یک یادگاری ارزشمند است؛
یکی از این یادگاری ها اما یک بوی دیگر می دهد، بوی شهادت. یکی از این
یادگاری ها همان لباسی خاکی رنگی است که لحظه شهادت تن سجاد بوده، همان که
هم جای گلوله دارد و هم رد خون؛ همان که حالا مادر سجاد، به هر کسی که به
خانه اش می آید، یک تکه اش را تبرک می دهد.
این را خواهر سجاد به ما
می گوید؛ فیروزه زبرجدی سهراب که یک سال از سجاد بزرگ تر است و حالا بعد
از شهادت برادر، زینب وار یک رسالت بزرگ را به عهده گرفته؛ این که از برادر
بگوید و زبان ناطق مادر باشد. مادری که خودش زبانی برای گفتن از شیرمردی
که در دامان پرورانده ندارد.
فیروزه اما قبل از این هم رازدار برادر
بوده، رازدار آرزوهایش، برنامه هایش، کارهایش؛ مثلا وقتی اولین بار سجاد
عازم سوریه شده، تنها کسی که می دانسته او واقعا کجاست، فیروزه بوده.
خواهری که سجاد قسمش داده بود از اعزامش به کسی چیزی نگوید و کسی را نگران
نکند: سجاد اولین بار که رفته سوریه، وقتی اینجا بود به کسی چیزی نگفت، گفت
می روم ماموریت کردستان، البته فرمانده پایگاه بسیجش خبر داشت، اما به ما
چیزی نگفته بود. می خواست نگران نشویم.
سجاد اولین بار ماه رمضان
سال 94 رفت سوریه، اما آنجا که رسید، وقتی با فیروزه حرف زد نتوانست رازش
را در دلش نگه دارد و به او گفت به سوریه رفته: به من گفت الان دمشقم. گفتم
سجاد آنجا جنگ است. آنجا چکار می کنی؟ گفت من به عنوان یک سپاهی وظیفه
دارم از مرزهای اسلام دفاع کنم، الان اینجا مرز اسلام است، هر جای دیگری هم
باشد می روم. آن موقع من چون تنهایی از این موضوع باخبر بودم، خیلی نگران
سجاد بودم. ختم قرآن نذر کرده بودم که سجاد سالم برگردد. حتی بعد از برگشتن
سجاد به من گفت که یک بار تیر جوری از کنار گوشم رد شد که داغی اش را حس
کردم، اما همان موقع فهمیدم قسمت نیست این دفعه شهید بشوم.
ماموریت
اول سجاد در سوریه 50 روز طول کشید. او بعد از پایان دوره اش به ایران
برگشت و از وقتی پایش به خانه رسید، دوباره تلاش هایش را برای اعزام شروع
کرد: ما که خبر نداشتیم، اما بعدها از فرمانده اش شنیدیم خیلی برای اعزام
دوباره اصرار داشته، حتی به فرمانده اش گفته بوده به دلم افتاده این دفعه
شهید می شوم، اما فرمانده اش گفته خیلی ها این حرف را می زنند. شهادت نصیب
هرکسی نمی شود. سجاد هم اصرار کرده بوده شما با اعزام من موافقت کن من می
دانم این دفعه این اتفاق می افتد.
مسیر زندگی اش را در مسجد پیدا کرد
برای
فیروزه، سجاد برادر کوچک تری است که همیشه و همه جا هوای او و مادر را
داشته، برادری که از 11 سالگی جذب مسجد شده و مسیر زندگی اش را همان جا
پیدا کرده سال 73 وقتی سجاد سه ساله بود، پدرم فوت کرد. مادرم با مشکلات
زیادی ما را بزرگ کرد. سجاد برادر کوچک ترم بود و بجز او یک برادر بزرگ تر
هم دارم. سجاد اخلاق خاصی داشت، هیچ وقت از کار کردن فراری نبود. همه شغل
ها را در نوجوانی و کودکی تجربه کرد. یادم هست سن خیلی کمی داشت، اما می
رفت داخل پارک بلال کباب می کرد و می فروخت. یک مدتی شاگرد تعمیرگاه بود.
یک مدتی پیک موتوری بود. یعنی هم درسش را می خواند هم مسجدش را می رفت و هم
کمک خرج خانه بود. فکر می کنم از 11 سالگی یعنی از وقتی کلاس چهارم یا
پنجم بود پایش به مسجد باز شد، یعنی در روز عید غدیر و به خاطر جشن عید، سر
از مسجد درآورد و با مسجد آشنا شد. بعد از آن عضو پایگاه بسیج مسجد شد و
دوست مسجدی پیدا کرد و در همین مسیر هم ماند. با این که درسش خیلی خوب بود،
اما می گفت من دوست دارم جذب نظام بشوم. به خاطر همین بعد از این که
سربازی اش در سپاه تمام شد، همه جا آزمون داد و در یگان ویژه صابرین
پذیرفته شد. سجاد مهارت های زیادی داشت، راپل و چتر بازی بلد بود، تکاور
بود، مهارت های رزمی داشت و همیشه می گفت من سرباز رهبر هستم. اصلا خط
قرمزش رهبری بود. خیلی هم دلش می خواست رهبر را از نزدیک ببیند.
مزار این شهید، همیشه شلوغ است
حالا
452 روز بعد از شهادت سجاد، مزار او در قطعه 50 بهشت زهرا(س)، میعادگاه
عاشقان زیادی است؛ آدم هایی از گوشه و کنار ایران که یک اتفاق آنها را با
این شهید مدافع حرم آشنا کرده: مزار سجاد خیلی شلوغ می شود. اوایل این
موضوع برای خود ما هم عجیب بود.
می رفتیم و می دیدیم یکی از شیراز
به عشق سجاد بلند شده آمده تهران، یکی در گرگان خواب سجاد را دیده و آمده
بهشت زهرا، یکی در قم، یکی در اصفهان و... اولش نمی دانستیم حکمتش چیست.
بعد دیدیم حکمت این شلوغی، برمی گردد به وصیت نامه سجاد که خطاب به مردم
گفته: «اگر درد دلی دارید یا خواستید مشورتی بگیرید بیایید سر مزار من. به
لطف خداوند من همیشه حاضر هستم.» شاید باورتان نشود، اما ما هر وقت سر مزار
سجاد می رویم می بینیم مزار پر از دسته گل است و اصلا احتیاجی نیست ما با
خودمان گل ببریم.
برای فیروزه، مزار سجاد حالا با یک تصویر ماندگار
گوشه ذهنش قاب شده است. تصویر لحظه ای که رهبر انقلاب بالای سر مزار او
ایستاده: فکر می کنم 22 بهمن سال گذشته بود که تلویزیون داشت لحظات حضور
رهبر را در قطعه شهدا نشان می داد. یک دفعه دیدم رهبر سر مزار سجاد رفت.
همین جا یاد علاقه سجاد به رهبر افتادم و از خوشحالی گریه کردم. می دانستم
چقدر برادرم از این اتفاق خوشحال شده است. سریع این عکس در کانال های مجازی
هم پخش شد. هنوز که هنوز است وقتی این عکس را می بینم احساس غرور می کنم،
آرزویم هم دیدار با رهبری است که هنوز قسمت مان نشده است. احساس می کنم اگر
مادرم حضرت آقا را ببیند، حتما از برکت وجود ایشان، آرام تر می شود و راحت
تر با قضیه شهادت سجاد کنار می آید.
می گفت اگر شهید شدم، مستند من را بساز
سجاد
حالا نیست. فیروزه اما خاطراتش را یکی یکی برای ما می گوید: روزی که سجاد
به من گفت می خواهد برود سوریه، تلویزیون داشت مستند ملازمان حرم را نشان
می داد. سجاد خودش هم نشست پای برنامه. وقتی مستند تمام شد به من گفت
فیروزه اگر من رفتم و شهید شدم، تو هم بیا مستند من را بساز. من هم گفتم نه
ما حالا حالا ها به تو احتیاج داریم. تو شهید نمی شوی و برمی گردی. سجاد
هم گفت آنجا حضور من فایده بیشتری دارد.
فیروزه اما همین جا از سجاد
قول گرفت تند تند با او تماس بگیرد: به سجاد گفتم من طاقت نمی آورم بی خبر
باشم. تند تند زنگ بزن و سجاد هم خوش قول بود. تا قبل از شهادتش مدام تماس
می گرفت، اما یکدفعه دیدم چند روز از او خبری نشده، بعد هم خبر دادند چون
زخمی شده با هواپیما می خواهند بفرستندش ایران. آن موقع من باز هم به مادرم
چیزی نگفتم. خبر را پیش خودم نگه داشتم که دیدم دوستم در تلگرام به من گفت
سر کوچه خانه قبلی مان در خانی آباد، بنر شهادت سجاد را زده اند.
پرسید
فیروزه این خبر صحت دارد؟ من گفتم نه، سجاد فقط زخمی شده، اما دلم طاقت
نیاورد. بلند شدم چادر سرکردم بروم خانی آباد ببینم چه خبر است که دیدم
دایی ام و پسردایی ام با لباس مشکی سرکوچه ما ایستاده اند. من باز هم شک
نکردم شاید سجاد شهید شده باشد. وقتی گفتم می خواهم بروم خانی آباد، آنها
جلویم را گرفتند و من را بردند خانه برادر بزرگ ترم. آنجا دیدم که برادرم
خیلی حالش بد است، چون ناراحتی قلبی دارد و خبر شهادت سجاد را شنیده بود.
5
مهر 95 شد تاریخ آسمانی شدن سجاد؛ لحظه ای که سجاد از خانواده اش، دوستانش
و دلبستگی هایش در این دنیا دل کند و پرکشید سمت آسمان: وقتی خبر شهادت
سجاد را شنیدم، فقط مانده بودم خبر را چطور به مادرم بدهم. هیچ کس جرات نمی
کرد این خبر را به او بدهد. تا این که شب شد و دوستان سجاد از پایگاه بسیج
خانی آباد آمدند جلوی خانه ما بنر و حجله بزنند. مادرم همان موقع که بنر
را نصب می کردند عکس سجاد را دید و فهمید او شهید شده است.
جوانی که عاشق شهادت بود
ما
با فیروزه، خاطره های جوانی را مرور می کنیم که مادرش گوشه اتاق، هنوز که
هنوز است لباس هایش را در آغوش می کشد و گریه می کند: مادرم خبر نداشت سجاد
رفته سوریه. دفعه آخر که می خواست برود، به همه گفت می رود اصفهان
ماموریت، اما به من راستش را گفت. گفت تو حواست باشد من سوریه هستم. گفت
اگر من را دوست داری به کسی چیزی نگو. بگذار بی سروصدا بروم. من هم به حرفش
گوش کردم. حتی یادم هست روزی که می رفت من خانه نبودم. سجاد را مادرم راه
انداخته بود. همسایه هایمان می گویند سجاد تا به سر کوچه برسد هی برمی گشت و
به مادرم نگاه می کرد و می گفت: خداحافظ... برگرد داخل خانه.
سجاد
18 شهریور 95 از مادرش خداحافظی کرد و قدم در مسیری گذاشت که او را به
آرزوی همیشگی اش رساند: برادرم خیلی عاشق شهادت بود، چون دو تا از دایی
هایم هم شهیدشده بودند؛ یکی شهید دفاع مقدس بود و یکی شهید انقلاب. سجاد
عکس آنها را قاب کرده و زده بود روی دیوار اتاقش. حتی یادم هست این قدر
عاشق شهادت بود که کنار یکی از عکس های خودش در فتوشاپ نوشته بود: «شهید
سجاد زبرجدی، دفاع از اسلام وظیفه ماست.» یادم هست من آن موقع یکی از
دوستانم را به او معرفی کرده بودم برای ازدواج و این عکس را فرستادم دوستم
ببیند و گفتم: البته برادرم شهید نشده، اما خیلی عاشق شهادت است.
صفیه
خانم، حرف های ما را می شنود و از بین لباس ها، کت و شلواری را بیرون می
کشد که فیروزه می گوید قرار بوده سجاد شب خواستگاری بپوشد: سجاد حتی برای
همسر آینده اش، انگشتر نشان هم خریده بود.
صفیه خانم حالا انگشتر
نشانی را که سجاد خریده بود، رو به دوربین عکاس ما می گیرد و فیروزه می
گوید: الان دخترهای دم بخت خیلی وقت ها می آیند این انگشتر را توی دستشان
می اندازند، به این نیت که یک جوان مومن و خوب و صالح مثل خود سجاد نصیب
شان بشود.
این را که می گوید، گریه های صفیه خانم، هق هق بلند می شود که دل می سوزاند.
نعمت اله پایان گفت: شست و شوی برج آزادی که همه سال ها در عید نوروز یکی از مقاصد گردشگران است از هفته گذشته به همت بنیاد فرهنگی هنری رودکی آغاز شده و دراین هفته به اتمام می رسد.به گزارش فارس، نعمت اله پایان رئیس مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی در این باره توضیح داد: در جلسه ای که ابتدای بهمن ماه با نماینده سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری داشتیم در خصوص این شست و شو و همچنین مرمت های دیگری که در برج نیاز بود توافق لازم صورت گرفت.وی افزود: با توجه به اینکه نیاز به زدودن غبار از برج خصوصا در محور شرقی برج احساس می شد،
https://pichrolpelaksakhteman.ir/
شست و شوی برج، بر اساس تکنیک راپل آغاز شده است. پیش از این تجربه شست و شوی برج در طبقات داخلی را داشتیم و سعی کردیم از همین روش در شست و شوی محوطه بیرونی برج استفاده کنیم.پایان ادامه داد: شست و شوی برج آزادی در یک مرحله انجام خواهد شد و برای این کار و جرم گیری نمای ظاهری برج آزادی از وسایل مکانیکی ویژه استفاده می شود که در تمام دنیا برای شست و شوی آثار باستانی مورد استفاده قرار می گیرند. با استفاده از این دستگاه ها و تجهیزات شست و شوی برج بدون آسیب و مشکل رساندن به بدنه صورت می گیرد. راپل کار شستشوی نمای ساختمان در تهران
سامانه هواشناسی فرودگاهی(RVR) با همکاری اداره کل هواشناسی استان خوزستان و
اداره کل فرودگاه های استان، در فرودگاه اهواز به صورت آزمایشی راه اندازی
شد. به گزارش روابط عمومی فرودگاه اهواز، این سامانه اطلاعات جامع
هواشناسی نظیر دید دقیق روی باند، ارتفاع ابر در 3 لایه مجزا، سمت و سرعت
باد در 2 سر باند و تفکیک بردارهای باد در دو سر باند (Head wind &
Cross wind) را ارائه می دهد. همچنین با اعتباری بالغ بر 300 میلیون ریال
دکل های روشنایی فرودگاه لارستان رنگ آمیزی شد. به گزارش روابط عمومی
فرودگاه لارستان، تعداد 8 دکل روشنایی، NDB و هواشناسی فرودگاه لارستان
توسط نیروهای آموزش دیده کار در ارتفاع، رنگ آمیزی شد. این اقدام براساس
استانداردهای ارائه شده از سوی سازمان جهانی ایکائو و منطبق بر تعاریف
ICAS114 و ANNEX 14 صورت پذیرفته است. گفتنی است؛ هزینه این پروژه از محل
اعتبارات شرکت فرودگاه های کشور تامین شده است.
برگزاری دوره آموزشی کار در ارتفاع در پالایشگاه دوم مجتمع گاز پارس جنوبی
بوشهر - خبرنگار رسالت: دوره آموزشی تخصصی کار در ارتفاع ، ویژه آتش نشانان، در پالایشگاه دوم مجتمع گاز پارس جنوبی برگزار گردید.
در
راستای افزایش توان عملیاتی آتش نشانان پالایشگاه دوم، دوره آموزش کار در
ارتفاع، تحت نظر اساتید مجرب و حرفه ای و در قالب سه گروه مجزا برگزار
گردید. هر کدام از گروها به مدت 32 ساعت و در قالب کلاسهای تئوری و عملی در
محل اداره آتش نشانی پالایشگاه دوم شرکت کرده و موفق به گذراندن این دوره
شدند. این دوره که با استقبال بسیار خوب کارکنان اداره آتش نشانی همراه
گردید، جهت انجام امداد و نجات در ارتفاع، امداد درون چاه، به کارگیری
تجهیزات در ارتفاع و همچنین امداد و کمک رسانی درون درام ها، برج ها و
تجهیزات پالایشگاهی موثر خواهد بود.
اولین دوره آموزشی کار در ارتفاع در استان سیستان و بلوچستان برگزار شد
زاهدان- خبرنگاررسالت : به منظور آشنایی بازرسین کار و شاغلین مرتبط با
مقوله ایمنی کار در ارتفاع، اولین دوره آموزشی کار در ارتفاع با همکاری
اداره کل بازرسی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در استان سیستان و
بلوچستان به صورت تئوری و عملی برگزار شد و به مدت دو روز ادامه خواهد
داشت.
مهرداد جهاندیده مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان با
اشاره به اهمیت این دوره آموزشی در راستای کاهش حوادث ناشی از کار، اظهار
داشت: یکی از اهداف و برنامه های اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی
استان، پیشگیری از وقوع حوادث در کارگاه ها است.وی افزود:هدف از برگزاری
این کارگاه آموزشی ایمن سازی محیط کار و صیانت از منابع انسانی و مادی کشور
و پیشگیری از حوادث ناشی از کار به خصوص در کلیه کارگاه هایی است که
عملیات کار در ارتفاع و فرایندهای مرتبط، در آن ها انجام می گیرد.
رئیس واحد آتش نشانی شرکت پالایش گاز شهید هاشمی نژاد خبرداد؛ اجرای روش نوین نجات مصدومین از نقاط مرتفع در پالایشگاه خانگیران
مشهد-خبرنگاررسالت: رئیس واحد آتش نشانی شرکت پالایش گاز شهید هاشمی نژاد
از اجرای روش نوین نجات مصدومین از نقاط مرتفع پالایشگاه خانگیران به روش
ریلی خبرداد.به گزارش روابط عمومی شرکت پالایش گاز شهید هاشمی نژاد،
جواد
کهولی با اعلام این خبر افزود: این روش جهت حوادث بزرگ و با تعداد مصدومین
زیاد ( به تعداد پنج مصدوم ) در محل واحدهای تصفیه گاز انجام پذیرفت.وی
اظهارداشت: در این مانور کلیه مصدومین در کمتر از 12 دقیقه توسط تیم امداد و
نجات از محل حادثه فرضی نجات یافته و به کادر پزشکی تحویل داده شدند.کهولی
تصریح کرد: در این عملیات کلیه کارهای انجام شده بر اساس آخرین
استانداردها و ضوابط ایمنی کار در ارتفاع بدون داربست بوده است.رئیس واحد آتش نشانی
پالایشگاه خانگیران بیان کرد: این مانورها با هدف حفظ آمادگی آتش نشانان
این مجتمع گازی در شرایط اضطراری انجام می شود.
کتیبه استثنایی خارک در شامگاه نهم خرداد ماه سال 87 توسط افرادی ناشناس تخریب شد. افرادی پس از عبور از حفاظ آهنی دور کتیبه هخامنشی خارک، با استفاده از اشیای نوک تیز خطوط فارسی باستان آن را تخریب کردند. کتیبه هخامنشی خارک اواخر سال 86 در پی ساخت یک جاده توسط وزارت نفت کشف شده بود،کتیبه ای که بسیاری از کارشناسان، آن را سندی دیگر برای اثبات مالکیت ایرانیان در طول تاریخ بر خلیج فارس تفسیر می کردند. کشف این کتیبه از همان روزهای اول با واکنش تند از سوی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس روبه رو شد و بسیاری از آنها مدعی جعلی بودن این کتیبه شده بودند، هرچند در این کتیبه هیچ نامی از خلیج فارس برده نشده بود اما نشان دهنده سیطره حداقل 2هزار و 500 ساله ایرانیان بر خلیج فارس بود. با تمام اهمیتی که این کتیبه داشت و به رغم کوشش های فراوان برای متقاعد کردن اداره میراث فرهنگی بوشهر برای حفاظت و نگهداری از این اثر اما هیچ گاه توجهی جدی به این خواست منطقی که مطابق با شرح وظایف و مسئولیت های قانونی آنان بود، انجام نشد تا کتیبه خارک و رازهای سر به مهر آن برای همیشه از بین برود. به گفته «رضا مرادی غیاث آبادی»، پژوهشگر، اداره میراث فرهنگی استان بوشهر در فرصتی طولانی که در اختیار داشت و برخلاف اساسنامه و وظایف سازمان متبوع خود، کمترین اقدامی برای مطالعه، ترمیم، حفاظت و احیای این اثر انجام نداد، هیچ مطالعه و بررسی ای پیرامون کتیبه و سنگ حامل آن به عمل نیاورد، هیچ کاوشی در محوطه پیرامون آن نشد، هیچ مولاژی از اثر تهیه نشد و حتی پرونده ثبت آن در فهرست آثار ملی تهیه نشد.
حفاظ شاخ گوزنی تهران قیمت حفاظ پنجره حفاظ پنجره تهران حفاظ ضد سرقت درب آپارتمان